alma

‍ ▫️ناامید بود و افسرده؛
از روزگار خالی از خیر،
از سال های نحس پی در پی،
از اینکه هر سال تلخ تر از سال قبل میگذرد؛
گلایه اش را آورد، نزد ابوسعید خُدری،
صحابی پیامبر و یار مولا علی علیهماالسلام.
ابوسعید گفت:
شنیده بودم از رسول خدا، که به زودی، چنین می شود.
چرخ دنیا پیوسته اینگونه می چرخد
نسلی خواهد آمد که جز فتنه و ستم نمی شناسد.
زمین از جور پر خواهد شد،
آنقدر که کسی جرأت و قدرتِ بردن نام خدا را نخواهد داشت.
آنگاه خدا، مردی را بر می انگیزد؛
کسی که از من و از خاندان من است.
اوست که زمین را لبریز عدل می کند،
همچنان که از ستم آکنده اش کرده باشند.
زمین گنج هایش را تسلیم او می کند؛
و او ثروت را بی حساب و فراوان می پراکند،
و این در زمانه ای است که اسلام ظاهر و مستقر شده باشد.

?الأمالي (للطوسي)، ص512
?بحار الأنوار، ج‏51، ص6۸

Elteja

?فاطمه معصومه (س)با امام رضا که برادرش همراهی کرده…
ولی این همراهی فقط همراهی برادر نیست…. همراهی با ولی خداست…
یعنی همراهی هم باید همراهی ولایی باشد
«نُصْرَتِی مُعَدَّةٌ لَکُمْ»
هرچه دارایی دارم در راه امامم خرج کنم حضرت فاطمه معصومه
(سلام الله علیها)همه دارایی هایش را در راه امام رضا خرج کرد
از مدینه راه افتاد به سمت توس
جان مبارک خودش را به خطر انداختن برای همراهی امام رضا(علیه السلام)
امام رضا ولی اوست غیر از اینکه برادر او باشد
از این جهت می گوییم که نه تنها حضرت معصومه الگوی دختران است بلکه الگوی همه مردم است…^۱

?با همین چشم های خود دیدم، زیر باران بی امان بانو!

درحرم قطره قطره  می افتاد  آسمان  روی  آسمان  بانو

صورتم قطره قطره حس کرده ست چادرت خیس می شوداما

به خدا گریه های من گاهی دست من نیست مهربان بانو

گم شده خاطرات کودکی ام گریه گریه در ازدحام حرم

 باز هم آمدم که گم بشوم من همان کودکم همان،بانو

باز هم مثل کودکی هر سو می دوم در رواق تو در تو

دفترم دشت و واژه ها آهو…گفتم آهو و ناگهان بانو…

شاعری در قطار قم - مشهد چای می خوردو زیر لب می گفت:

شک ندارم که زندگی یعنی، طعم سوهان و زعفران بانو

شعر از دست واژه ها خسته است بغض راه گلوم را بسته است

بغض یعنی که حرف هایم را از نگاهم خودت بخوان بانو

این غزل گریه ها که می بینی آنِ شعر است، شعر آیینی

زنده ام با همین جهان بینی، ای جهان من ای جهان بانو!

کوچه در کوچه قم دیار من است شهر ایل من و تبار من است

زادگاه من و مزار من است ،مرگ یک روز بی گمان ^۲

? معصومه شعر ناب حرمت ولایت است.

#روزمان_مبارک⁦⁦⁦(◍•ᴗ•◍)❤⁩

مشاهده‌ی کارت پستال دیجیتال ?
https://digipostal.ir/masoome

۱.Elteja

۲.حمید رضا برقعی

چهار نفر بودند که اسمشان این بود:

همه کسی ،هرکسی ،یک کسی،هیچ کسی

کار مهمی در پیش داشتند. و همه مطمئن بودند که«یک کسی»این کار را انجام می دهد.

«هر کسی» می توانست این کار را انجام دهد؛ولی «هیچ کس» این کار را نکرد.

«یک کسی »عصبانی شد؛چرا که این کار ،کار «همه کس»بود.

اما«هیچ کس»متوجه نبودکه«همه کس»این کار را نخواهد نکرد.

سرانجام داستان این طور شد که«هر کسی»،«یک کسی» را سرزنش کرد،که چرا«هیچ کس»کاری را نکرد که «همه کس» می توانست انجام دهد.

حالا ما جز کدام هستیم؟

همه کسی،هرکسی،یک کسی،هیچ کسی

▪️عظمت بعضی دردها گفتنی نیست،

دیدنی است؛

و عظمت درد غیبت تو را

آنهایی دیدند که ضجه های امام صادق علیه‌السلام را در فراقت دیدند؛

همان لحظه که روی خاک نشسته بود

و مثل مادر داغدیده اشک می‌ریخت

و می‌گفت:

«آقای من، غیبت تو خواب از چشمانم ربوده و آرامش دلم را گرفته…»

Elteja

?منشی گفت کارتخوان نداریم ۵۰ تومن از عابر بانک بگیرید و بیاید.

فاصله مطب تا عابر بانک زیاد بود. گفتم: چرا دستگاه پز ندارید؟
خانم منشی گفت:خودت این را از دکتر بپرس.
گفتم:لابد برای فرار از مالیات است دیگر…
این جناب آقای دکتر مگر بورد تخصص اش را از فرانسه نگرفته؟
آنجا یادش ندادند نباید برای فرار از مالیات مریض هایش را آواره کند…
این مالیات مگه چند درصد از درآمدشان است؟؟
فضای متشنج شد.
جناب دکتر سخنان مرا شنید و از مطب بیرون آمد و به من گفت:من شما را ویزیت نمی‌کنم لطفا بروید بیرون.
من نرفتم.
جناب آقای پزشک به منشی اش گفت: تا این آقا بیرون رود مریضی را داخل نفرست!
پنج دقیقه گذشت، فقط پنج دقیقه..
توی این ۵ دقیقه چند تن از بیماران پیش من آمدند و گفتند:
به خدا حال من خوب نیست لطفاً بروید بیرون بگذار ما هم به زندگی مان برسیم.
همه به من اعتراض داشتند.
هیچکس اما به دکتر اعتراض نکرد.
حس بدی به من دست داد.
حس بازنده ها را داشتم.
به خودم گفتم: از حقوق چه کسانی دفاع می کنی؟
برای کی و برای چه کسانی داری دست و پا میزنی؟
اینها یکیشان حتی حاضر نیست از تودفاع کنند.^۱

?نکته اصلی این است که انسان باید طبق حق پیش برود و اگر ناحقی دید دفاع کند،نه اینکه از ناحقی دفاع کند برای رسیدن به منافع شخصی خود.

در جوامع،هم همین است یک فرد ظلم میکند اما عموم مورد ظلم واقع می شوند در صورتیکه تعداد مظلومان بیشتر از ظالم هاست؛متاسفانه علت این است سکوت افراد،سکوت ما به جای افراد باعث…..

?مردم آنگاه كه ظالم را ببينند و او را باز ندارند، انتظار مى‏رود كه خداوند همه را به عذاب خود گرفتار سازد.^۲

۱.رضا جلودارزاده

۲.نهج الفصاحه ص 323 ، ح 833