موضوع: "روانشناسی"

زنبور باش!

زنبور هیچ‌گاه تخریب نمی‌کند. 

آنچه را که نیاز دارد جمع آوری می‌کند

 اما به روشی استادانه و با چنان مهارتی که شکل گل کاملا دست نخورده باقی بماند.

 

به‌گونه‌ای زندگی کن که به هیچ‌کس آسیب نرسانی.

سازنده، ملاحظه‌گر و هنرمندانه زندگی کن. 

 

با حساسیت و ظرافت زندگی کن و هیچ‌گاه دلبسته نشو.

از تجارب زندگی لذت ببر. از تمام گل‌های زندگی لذت ببر.

اما حرکت کن و در هیچ جایی توقف نکن

 تا به خدا برسی

 

نمکدان حاوی فلفل؟

?چند سال پیش همایش منسا در سانفرانسیسکو برگزار شد…

منسا، نام سازمانی جهانی برای افراد با آی‌کیو ۱۴۰ و یا بالاتر است.

چند نفر از اعضای منسا برای ناهار به یک کافه محلی رفتند.

هنگامی که نشستند یکی از آنها متوجه شد که درون نمک‌پاش فلفل و ظرف فلفل پر از نمک است.!

آنها چگونه می‌توانستند فقط با استفاده از دستان خود محتوای دو شیشه را بدون ریختن ذره‌ای عوض کنند؟

قطعا این کار اعضای منسا هست.

گروه درباره‌ی مشکل بحث کردند و در نهایت یک نظر ارائه دادند و به یک راه‌حل فوق‌العاده که شامل یک دستمال، یک‌نی و یک بشقاب کوچک خالی رسیدند…

سپس خدمتکار را صدا کردند تا او را با راه حل خود شگفت‌زده کنند!!

آنها گفتند:"خانوم، ما متوجه شدیم داخل نمکدان فلفل و ظرف فلفل حاوی نمک است”

اما قبل از تمام شدن حرف آنها خدمتکار بین حرف آنها پرید و گفت:
وای، از بابت این موضوع عذرخواهی می‌کنم.

او سمت دیگر میز خم شد و درب نمکدان و فلفل‌پاش را باز کرد و با یکدیگر عوض کرد…

سکوت مرگ‌باری در میز اعضای منسا حاکم شده بود…

برای اکثر مشکلات ما، راه‌حل های ساده وجود دارد.

اما این ذهن فوق العاده ماست که همه راه حل‌های ساده را پیچیده می‌کند.

با یک‌ نگاه دوباره ‌به زندگی، اکثرا مشکلی پیدا نخواهید کرد و هرگاه مشکلاتی وجود داشته باشند برای آنها راه‌حل‌های ساده و نه پیچیده وجود دارند.?

طاووس زشت!

?‍ چشمي که دائم
عيب‌هاي ديگران را ببيند،
آن عيب را به ذهن منتقل ميکند.
و ذهنی که دائما
با عيب‌های ديگران درگير است،
آرامش ندارد،
درونش متلاطم و آشفته است.
در عوض چشمی که ياد گرفته است
هميشه زيبايي‌ها را ببيند،
اول از همه خودش آرامش پيدا مي کند.
چون چشم زيبابين عيب‌های ديگران را نمی بيند و دنياي درونش دنيای قشنگی‌هاست…

گرت عیب جویی بود در سرشت
نبینی ز طاووس جز پای زشت….!!!

                 ??????

چون پرنده را آزاد نکردیم

???

پسربچه اي پرنده زيبايي داشت،او به آن پرنده بسيار دلبسته بود حتي شبها هنگام خواب، قفس پرنده را كنار رختخوابش مي گذاشت و مي خوابيد….
اطرافيانش كه از اين همه عشق و وابستگي او به پرنده باخبر شدند، از پسرك حسابي كار مي كشيدند…
هر وقت پسرك از كار خسته مي شد و نمي خواست كاري را انجام دهد، او را تهديد مي كردند كه الان پرنده اش را از قفس آزاد خواهند كرد و پسرك با التماس مي گفت: نه، كاري به پرنده ام نداشته باشيد. هر كاري گفتيد انجام مي دهم….
تا اينكه يك روز صبح برادرش او را صدا زد كه برود از چشمه آب بياورد و او با سختي و كسالت گفت، خسته ام و خوابم مي آید…
برادرش گفت:
الان پرنده ات را از قفس رها مي كنم…
پسرك آرام و محكم گفت:
خودم ديشب آزادش كردم!!!!! با آزادي او خودم هم آزاد شدم…
اين حكايت همه ما است…
تنها فرق ما، در نوع پرنده اي است كه به آن دلبسته ايم،پرنده بسياري پولشان، بعضي قدرتشان، برخي موقعيتشان، زيبايي، عنوان آكادميك و مدرکشان است…
خلاصه هر كسي خود را به چيزي بسته است…!

 

نگاه زیبا?

همدیگر را پیر نکنیم

?همدیگر را پیر نکنیم

باور کنید هرکس‌ درد خودش را دارد،

دغدغه‌ و مشغله‌ خودش را دارد.

برای دیگران آرزو کنیم بهترینها را، راحتی را.

یاری کنیم همدیگر را تا زندگی برایمان لذتبخش شود.

آدمها آرام آرام پیر نمیشوند. 

آدمها در یک لحظه با یک تلفن،با یک جمله،یک نگاه،یک اتفاق،یک نیامدن،یک دیر رسیدن،یک باید برویم و با یک تمام کنیم پیرمی شوند.

آدمها را لحظه ها پیر نمیکنند.

آدم را آدم ها پیر میکنند.

سعی کنیم هوای دل همدیگر را بیشتر داشته باشیم…

 

@fekr_ziiiba. ???

1 2 4 5