alma
راه بی پایان...
راه بی پایان...
من ظلم را محکوم میکنم
سیاست را، تعصب را، جهالت را، نژادپرستی را
محکوم میکنم …
من صدای جا مانده در گلوی دخترکان مکتبخانهی کابلم
من هزارهام، هراتم، بدخشانم، زابلم …
من سینه ی شرحه شرحهی مادرانیام که در انتظار دخترانشان بودند و کتابهای خونینشان را بغل گرفتند،
لباسهای خونینشان را بغل گرفتند،
و کفشهای خونینشان را…
من رویاهای بر باد رفتهی دخترکیام که گوشهاش به صدای شلیک و انفجار عادت داشت بی آنکه از سیاست و نسلکشی و جنگ، چیزی فهمیدهباشد،
که پوکههای خالی فشنگ، گردنآویز عروسکهاش بود…
دخترکی که با شوق، مشقهاش را نوشتهبود
دخترکی که میخواست معلم شود…
ای کسانی که میزنید و میکُشید:
چه طور دلتان میآید؟!
چهطور میکشید؟!
#نرگس_صرافیان_طوفان
#دخترانت بعداز هزار سال هنوز هم مظلومند حسین جان….
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط Alma در 1400/02/20 ساعت 10:21:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1400/02/22 @ 08:28:22 ب.ظ
مهنا [بازدید کننده]
اللهم العن الظالمین
خدایا صاحب عصر رو برسون
1400/02/22 @ 09:17:57 ب.ظ
Alma [عضو]
آمین
متشکرم از نگاهت
1400/02/22 @ 11:48:21 ق.ظ
Luna [بازدید کننده]
به امید روزی که در افغانستان صلح بیاید
1400/02/22 @ 09:17:14 ب.ظ
Alma [عضو]
به امیدروزی که در تمام جهان صلح شود
ممنونم
1400/02/21 @ 10:52:34 ق.ظ
سربازی از تبار سادات [عضو]
#افغانستان -تسلیت
1400/02/21 @ 11:25:41 ق.ظ
Alma [عضو]
متشکرم رفیق
1400/02/21 @ 10:32:21 ق.ظ
مدرسه علمیه ریحانه الرسول شلمزار [عضو]
شیعیان تسلیت
1400/02/21 @ 11:24:54 ق.ظ
Alma [عضو]
سپاس از حضورت دوست عزیزم
1400/02/20 @ 04:57:16 ب.ظ
... [عضو]
اللهم العن الظالمین
1400/02/20 @ 06:08:37 ب.ظ
Alma [عضو]
متشکرم از همراهیتان بانو