alma
راه بی پایان...
راه بی پایان...
آمدی جانا گل رویت دل از عالم ربود
هر نخ از سجاده مویت دل از عالم ربود
گرچه سجادی ملک مشغول سجده برتواند
هریک از محراب ابرویت دل از عالم ربود
مولای غریب من!
مولا! برای ما….برای دردمان که ما را از نفس انداخته……برای فرج ولی عصرمان دعا کن!
تو محبوب خدایی!دردانه ی خدایی!یادگار کربلایی!زنده کننده دین خدایی!
مولای من!
زمانیکه یزید و یزیدیان مست بودند از پیروزیشان و در پندار ابلهانه و باطل خویش،خیال نابودی اسلام را می دیدند،
شما آمدید ومحفل جشن آن زشت سرشتان را به مجلس عزا مبدل کردید و در مقابل چشم همه خوارتر و ذلیل ترشان کردید وپرچم اسلام را بلندتر افراشتید با سخنرانی کوبنده تان….با دعایتان.
مولا جان!حال نیز دنیا در خفقان است…
حال که بلا می بارد از آسمان و زمین…
حال که فتنه ها چون گرگ افتاده اند بر یتیمان اهل بیت….حال نیز برای ما برای جهان برای ظهور ولی عصرمان دعا کنید
العجل بخوان مولا! العجل بخوان مولا!
که دعای شما مستجاب است.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط Alma در 1399/01/11 ساعت 05:10:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1399/01/17 @ 02:41:58 ب.ظ
ali mohammadi [بازدید کننده]
زیبا نوشتید افرین
1399/01/17 @ 02:51:41 ب.ظ
Alma [عضو]
تشکر
1399/01/14 @ 11:24:32 ق.ظ
momtaz [بازدید کننده]
زیبا بود