alma
راه بی پایان...
راه بی پایان...
?
.
فطرس!
مى خواهم اينبار همراه سلامم،
روح آلوده ام را نيز به دستت بسپارم تا به نزد مولايم حسين بن على"عليه السلام"ببرى…
مى دانم؛روح مرا هيچ كجا راه نمى دهند،اما اين خاندان،كه سلام خدا بر ايشان باد،فرق مى كنند؛
يقين دارم آن را با تمام آلودگى هايش،
با آغوش باز مى پذيرند…
فطرس!مى خواهم روحم را دور وجود نازنينش،بگردانى و بگردانى و بگردانى…
بعد اگر اذن دادند،بگذارى بوسه باران كند دستان مطهرش را…
من روحم را خوب مى شناسم،او بعد ديدن حسين"عليه السلام” يك دل سير مى گريد،مى خندد،پاك مى شود…
آخر مى دانى فطرس!
من براى يارى فرزندش مهدى"عليه السلام"كه همچون خودش نازنين است،
يك روح پاك كم دارم…?
پس روحم را نيز همراه سلامم با خود ببر…?
.اللهم عجل لولیک الفرج
.
سال هاست در این جزیره تنهایی
غربت لبهایمان دوخته
بالهایمان سوخته
دست در دست ترس و امید
منتظریم که جبریلی بگذرد از کنارمان
که به بشارت آمدنت
دست دراز کنیم به امید کرامتت
وتمام شود این دوران غربت و تنهایی و ترس
ما از قبیلهی فطرسیم! یااباعبدلله!
دست به دعایی بردار
تا سر آید این غم غربت…
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
Elteja
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط Alma در 1399/12/26 ساعت 10:22:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1399/12/29 @ 02:53:52 ب.ظ
Alma [عضو]
متشکرمعزیزم
عید شماهم مبارک
1399/12/28 @ 04:00:01 ب.ظ
نردبانی تا بهشت [عضو]
خیلی زیبا بود آفرین
عیدتون مبارک