alma
راه بی پایان...
راه بی پایان...
مگسی بر پرِكاهی نشست كه آن پركاه بر ادرار خری روان بود.
مگس مغرورانه بر ادرار خر كشتی میراند و میگفت:
من علم دريانوردی و كشتیرانی خواندهام.
در اين كار بسيار مهارت دارم
ببينيد اين دريا و اين كشتي را و مرا كه چگونه كشتی میرانم.
او در ذهن حقیر خود بر دريا كشتی میراند
آن ادرار، دريای بیساحل به نظرش میآمد، و آن برگ كاه، كشتی بزرگ. زيرا آگاهی و بينش او حقیر و اندک بود.
# جهان هر كس به اندازه درک و بينش اوست.
آدمِ مغرور و كج انديش مانند اين مگس
است. و ذهنش به اندازه درک ادرار الاغ و
برگ كاه…
#مولانا
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط Alma در 1399/06/29 ساعت 09:30:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1399/07/03 @ 11:07:21 ق.ظ
زینب [بازدید کننده]
عالی بود
1399/07/03 @ 08:31:22 ب.ظ
Alma [عضو]
سپاس قشنگم
1399/07/02 @ 08:46:40 ب.ظ
هورمند [عضو]
چقدر جالب
1399/07/03 @ 09:53:22 ق.ظ
Alma [عضو]
ممنونم عزیزم
1399/07/02 @ 06:59:32 ب.ظ
نردبانی تا بهشت [عضو]
خیلی جالب بو انشالله که لطف خداوند شامل حالمون بشه و از غرور دوری کنیم
1399/07/03 @ 09:53:56 ق.ظ
Alma [عضو]
آمین.
سپاس از توجه ات مهربان
1399/07/01 @ 09:08:05 ق.ظ
چشم به راهم [عضو]
متال جالبی بود
1399/07/01 @ 01:29:52 ب.ظ
Alma [عضو]
سپاس از حضورت دوست عزیز
1399/06/31 @ 12:14:59 ب.ظ
Luna [بازدید کننده]
عالی◉‿◉
1399/07/01 @ 01:59:43 ب.ظ
Alma [عضو]
متشکرم دوست عزیز
1399/06/30 @ 04:06:29 ب.ظ
سیــده الهام عزتی [عضو]
چ مثالے :) ;)
1399/06/30 @ 04:13:21 ب.ظ
Alma [عضو]
آدم مغرور همینه دیگه کوچک اما ادعای بزرگی داره.
سپاس از حضورت
1399/06/29 @ 10:25:26 ب.ظ
هورمند [عضو]
چقذر جالب،
1399/06/29 @ 10:40:47 ب.ظ
Alma [عضو]
سپاس از حضور پرمهرت